انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم قضا کردن نمازهای پدر و مادر مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(مدّظلّه)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام بر شما. پدر و مادرم از سن تکلیفشان تا به حال نماز نخواندند و نزدیک به پنجاه سالشان هست آیا بعد از فوتشان باید نمازهایشان را قضا کنم ؟
و اگر خودشان بگویند نیاز نیست نمازمان را بخوانی حکم چیست آیا از من ساقط می شود (تنها پسر خانواده هستم)
و خودم هم نمازهای قضای زیادی دارم. آیا خواندن نماز قضای خودم مقدم است یا نمازهای والدینم. جزاکم الله خیرا
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله)
 
جواب:بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
با تشکر از اعتمادتان به سایت انهار
بزرگوار
نماز نخواندن پدر و مادر چند حالت دارد:
{۱} یا به دلیل بیماری و ضعف جسمانی اهمال کرده‌اند و نخوانده‌اند،
{۲} یا به دلیل ضعف ایمان به خواندن نماز اهمیت نداده‌اند،
{۳} یا به دلیل تمرد و سرکشی نماز نخوانده‌اند.
و چون خودشان به شما گفته‌اند که نیاز نیست نمازمان را بخوانی معلوم می‌شود که از سر تمرد و سرکشی و اعتقاد نداشتن به نماز؛ ترک نماز کرده‌اند بنابراین ترک نماز آنها عمدی بوده است .
مطابق با فتوای مرجع تقلیدتان حضرت آیةالله العظمی امام خامنه‌ای (مدّظلّه) در رساله نماز و روزه معظم له مسئله ۶۵۲ اگر پدر یا مادری اصلاً نماز نخوانده باشند بنابر احتیاط واجب قضای نمازها بر پسر بزرگ واجب است در صورتی که در مسئله ۶۵۱ فرموده است نماز پدر بر پسر بزرگتر واجب است.
بنابراین چون مرجع تقلیدتان در مورد ک نماز عمدی فتوا ندادند و احتیاط کرده‌اند می‌توانید به فتوای کسانی مراجعه کنید که قضا کردن ترک نماز عمدی را برای پدر واجب نمی‌دانند بلکه احتیاط واجب دانستند.
و هر کجا مرجع تقلید ما احتیاط واجب کرده باشند مقلد یا باید به احتیاط عمل کند یا به فتوای مرجع دیگری که بر خلاف حتیاط فتوا داده‌اند.
آیةالله العظمی نوری همدانی در مسئله ۱۳۸۹ فرموده‌اند:
قضای نماز و روزه‌ای که پدر و مادر از روی طغیان و تمرد به جا نیاورد بر پسر بزرگتر واجب نیست.
آیةالله العظمی مظاهری در مسئله ۱۰۷۲ فرموده‌اند:
اگر پدر و مادر از روی نافرمانی ماز را ترک کرده‌اند در حالی که می‌توانستند غذا کنند و نکرده‌اند بر پسر بزرگتر چیزی واجب نیست.
آیةالله العظمی سیستانی در مسئله ۱۳۷۰ فرموده‌اند:
اگر پدر عمداً نمازهای قضای خود را به جا نیاورده باشد قضا بر پسر بزرگتر واجب نیست همچنین قضای نمازهای مادر هرچند بهتر است.
بنابراین پدر و مادرتان که از سن تکلیف تاکنون عمداً نماز نخوانده‌اند و الان هم نزدیک به ۵۰ سالشان هست قضای نمازشان با رجوع کردن به فتوای یکی از سه مراجع معظمی که فتوایشان را نقل کردم واجب نیست.
اگر شما به فتوای یکی از سه مرجع مراجعه کنید قضای نماز پدر بر شما واجب نمی‌شود بنابراین همت کنید به قضای نمازهای خودتان اقدام کنید.
اگر خیر پدر و مادر را می‌خواهید دوستانه و صمیمانه با آنها صحبت کنید و به آنها یاد بدهید که نمازهای خود را به شکلی که برای خود شما توضیح می‌دهم قضا کنند تا در آخرت خسارت نبینند و اهل جهنم نشوند.
توضیح قضا کردن نمازها به شکل ساده‌، سریع و آسان:
در قضا کردن نمازها گفتن اذان و اقامه واجب نیست.
در قضا کردن نمازها خواندن قنوت واجب نیست.
در قضا کردن نمازها گفتن اذان و اقامه واجب نیست.
در قضا کردن نمازها تسبیحات اربعه را قفط یکی بخواند چون خواندن هر سه تسبیحات واجب نیست.
در قضا کردن نمازها بعد از تشهد فقط سلام آخر {یعنی السلام علیکم و رحمة الله و برکاته} خوانده شود چون دو سلام اول واجب نیست.
جون برای قضا کردن نمازها؛ ترتیب واجب نیست بنابراین می‌توان ابتدا یکی از نمازها را بخواند مثلاً روزی ۱۰ نماز ظهر و یک روز ۱۰ نماز عصر و یک روز ۱۰ نماز مغرب و یک روز ۱۰ نماز عشا و یک روز ۱۰ نماز صبح.
لذا اگر نمازها به شکل بالا خوانده شود نمازهای قضا ود خوانده و تمام می‌شود پس بنابراین برای اینکه خیر و برکت و آمرزش و سعادت نصیبتان شود در قضا کردن نمازهای خودتون کوتاهی نکنید و نیز پدر و مادر را نصیحت کنید که تا زنده هستند خودشان نمازهای خود را قضا کنند. والله عالم
اگر مایل باشید در کانال بزرگ احکام بانوان عضو شوید چون گاهی پاسخ به سؤالات صوتی است.
https://eitaa.com/banovan
زمان پاسخگویی تاریخ یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۴ حدود ساعت ۱۰:۵۰
اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
اَللّهُمَ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
وَ اَهلِک وَ الْعَنْ أعْدائَهُم أجْمَعِین.

تاریخ به روزرسانی: یکشنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۴

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
الـــــسَّـــــلاَمُ عَـــــلَـــــى
مَهْدِيِّ الْأمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
{۱} عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
{۲} وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
{۳} وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
{۴} وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا به چهار چيز پناهنده نميشود:
{۱} شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل «حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌» خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است؛ زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
{۲} و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل: «لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌» زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
{۳} و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد«وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ» كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است؛ زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
{۴} و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى «مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌» آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست.
زيرا شنيدم خداى عزّ اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد. (و كلمۀ: عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -