انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی کوتاه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
حضرت امام علی علیه‌السلام پس از رأي قاطع مسلمانان به وي و انتخابش به خلافت اسلامي، در صدد برآوردن انتظارات و درخواست‌هاي به حق مردم در اجراي عدالت الهي، برآمد و در اين راه همت فزاينده‌اي گماشت و نخستين اقدامات آن حضرت، عزل عاملان و حاكمان غيرصالح از حكومت و نصب افراد شايسته به جاي آنان بود.
تمامي حاكمان و عاملان منصوب عثمان مقتول در برابر اقدامات حضرت علي علیه‌السلام ناچار به تسليم و يا فرار از محل حكومت خود شدند و حضرت علي علیه‌السلام به جاي آنان افراد صالح، كاردان و دلسوزي منصوب كرد ولي حاكم شام از تبعيت امام علي علیه‌السلام سرباز زد و در صدد كارشكني و افساد و فتنه‌جويي برآمد.
معاويه بن ابي‌سفيان كه از زمان خلافت عمر بن خطاب به حكومت شام منصوب و در خلافت عثمان نيز پايه‌هاي حكومت خويش را تقويت كرده بود، در برابر رأي مردم و انتخاب حضرت علي علیه‌السلام گردنكشي و ياغي‌گري نمود و با بهانه قرار دادن قتل عثمان بن عفان در صدد سرپيچي از فرمان حضرت علي علیه‌السلام برآمد.[۱]
آن حضرت نامه‌هايي براي وي ارسال و او نيز پاسخ‌هايي براي امام علي علیه‌السلام فرستاد ولي عاقبت بر لجاجت خويش باقي ماند و براي مخالفت و دشمني آشكارتر با امام علی علیه‌السلام به سوي عراق هجوم آورد. امام علي علیه‌السلام نيز در روز پنجم شوال سال 36 قمري ياران و سپاهيان خويش را از كوفه به سوي سرحدات شام گسيل نمود.[۲]
امام علي علیه‌السلام در كوفه، ابومسعود عقبة بن عامر انصاري را جانشين خويش قرار داد و به همراه لشكريان رزمنده و خداجوي خويش از كوفه خارج شد. آن حضرت از كوفه به "مدائن" پس از آن به "أنبار" و آنگاه به "رقّه" رفت و در ميان راه سپاهيان جديدي به وي پيوستند.
اهالي "رقه" به دستور مالک اشتر نخعي، پل بزرگي بر روي رودخانه فرات در محل "منبج" احداث نمودند و سپاهيان حضرت علي علیه‌السلام از آن پل عبور كرده و در سرزمين صفين در برابر سپاهيان معاويه بن ابي‌سفيان قرار گرفتند و سرانجام نبرد سنگين و بزرگ "صفين" در نخستين روزهاي ماه صفر سال 37 قمري ميان طرفين آغاز گرديد.[۳]
1-  أنساب الاشراف، ترجمه اميرالمؤمنين، (احمد بن يحيي بلاذري)، ص 121.
2- مروج الذهب (علي بن الحسين المسعودي)، ج 2، ص 384؛ وقعه صفين (نصر بن مزاحم)، ص 131؛ وقايع الايام (شیخ عباس قمی)، ص 69.
3- أنساب الاشراف، ترجمه اميرالمؤمنين، ص 202؛ تاريخ ابن خلدون (ترجمه عبدالمحمد آيتي)، ج 1، ص 598.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -