انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲) احادیثی از امام سجاد (علیه السّلام)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
السَّلاَمُ عَلَى
مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
وَٱلسَّلَامُ عَلی عِبادِالله
احادیثی از آقا امام سجّاد
(علیه الصلاة والسّلام)
{۱} تقـوا معيار ارزيـابى
لايَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوى وَكَيْفَ يَقـِلُّ مايُتقَبَّلُ.
كارى كه با تقوا همراه باشد اندك نيست، چگونه آنچه مقبول خـدا قرار گرفته، انـدك محسـوب شـود.
تحف العقول، ص ۳۱۸.
{۲} خرسـندى از گـناه
اِيـّاكَ وَالاْبْتـِهاجَ بالِذَّنْبِ، فاِنَّ الاِْبْتِهاجَ بِهِ اَعْظَمُ مِنْ ركُوُبِهِ.
مبادا به گناهى كه انجام داده اى خوشحال باشى، زيـرا اظـهار شـادى بخـاطـر گـناه از انجام آن «گناه» بزرگتر است.
منبع:
{۳} هزینه نکردن از انتساب به پيـامبر (صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله و سلّم)
ما اَكَلْتُ بِقِرابَتى بِرَسُولِ اللّه ِ شَيْئا قَطُّ.
هيچگاه به دليل انتساب به پيامبرخدا (صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله و سلّم) چـيزى نخــوردم «یعنی از آبروى آن بزرگوار به سود خود استفاده نكردم».
كشف الغمه، ج ۲، ص ۹۳.
{۴} درخـواست از خــدا
وَ قالَ الاْمامُ السَّجادُ (عليه السّلام): وَيْحَكَ اَفى حَرَمِ اللّه ِ اَسْأَلُ غَيْرَاللّه ِ عَزَّوَجَلَّ؟!! اِنّى آنِفُ اَنْ اَسْأَلَ الدُّنْيا خالِقَها، فَكَيْفَ اَسْأَلُها مَخْلُوقا مِثْلى؟!
كسى به حضرت (عليه السّلام) گفت: حال كه وليد بن عبدالملك در مكّه است، نزد او برو و از او بخواه در مورد توليّت اوقاف و صدقات على بن ابى طالب عليه السلام از تو حمايت كند. امام چهارم فرمود: بيچاره! در حرم خدا از غيرخدا چيزى درخواست كنم؟!! براستى من خوش ندارم كه از آفريننده جهان، دنيا را درخواست كُنم، چگونه آن را از مخلوقى همچون خود درخواست نمايم.
بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۶۴.
{۵} آمـادگى بـراى مـرگ
اِنَّـما الاْسْتِـعْدادُ لْلِمَوْتِ تَجنُّبُ الْحرامِ وَبَذْلُ النَّدى فى الْخَيْرِ.
بـراسـتى آمـادگى براى مـرگ، دورى از حرام و بذل و بخشش در كار خير است.
بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۶۶.
{۶} خواسـتگارى حورالعين
عَنْ اَبى عَبْداللّه : قالَ: اِنَّ عَلَّى بَنُ الْحُسينِ (صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيْهِما) اِسْتَقْبَلَهُ مَـوْلىً لَهُ فى لَيْـلَةٍ بارِدَةٍ وَعَلَيْهِ جُبـَّةُ ومُطْرَفُ خَزٍّ وَعَمامَةُ خَزٍّ وَهُوَ مُتَغَلِّفٌ بالْغالِيَةِ فَقالَ لَهُ جُـعِلْتُ فَداكَ فى مِثْلِ هذه الساعَةِ عَلى هذهِ الْهَيْئَة اِلى اَيْنَ؟ قـالَ: فَـقالَ: اِلى مَسْـجِدِ جَدّى رَسُـولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله اَخْطُبُ الْحُورَ العينَ اِلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلّ.
امام صـادق (عليه السّلام) فرموده است: يكى از غلامان امام چهارم آن بزرگوار را در شبى خنك ديد كه لباس خَزّ، روپوش «پالتو» خَزَّ و عمّامه خزّ «گرانبهائى» پوشيده و غرق بوى خوش است. به حضرت گفت: اين موقع شب با اين لباس به كجا مى رويد؟ امام صادق عليه السلام فرمود: امام سجاد عليه السلام چنين پاسخ داد: به مسجد جدّم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلّم) مى روم تا از خداى عَزَّوَجَلَّ حورالعين را خواستگارى كنم!
بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۵۹.
{۷} سـه هشـدار
وَ قالَ الاِْمامُ السَّجادُ عليه السلام: اِيّـاكُمْ وَصَحْـبَةَ الْعاصـينَ وَمَعُونَهَ الظالِمينَ وَمجاوِرَة الْفاسقينَ اِحْذَروُا فِتْنَتَهُمْ وَتَباعِدُوا مِنْ ساحَتِهِمْ.
هـشدار، از همنشـينى گنـاهـكاران و يارى ستمگران و همسايگى بدكاران بپرهيزيد، از فتنه آنان برحذر باشيد و از ناحيه آنان دور شويد.
الروضة من الكافى، ص ۱۶.
{۸} حسـابرسى قيـامت
اِعْـلَمُوا عِبـادَ اللّه ِ اَنَّ اَهْـلَ الشِّرْكِ لايُنْصَبُ لَهُمْ اَلمَوازينَ وَلايُنْشَرُ لَهُم الدَّواوينَ وَاِنمّا يُحْشَرُونَ اِلى جَهَنـَّمَ زُمَرا وَاِنمّا نَصْبُ الْمَوازينَ وَنَشْرُ الدَواوينَ لاَهِـلِ الاِسْلامِ.
بندگان خدا! بدانيد، بپاداشتن ميزان و گشودن ديوان اعمال براى مشركان نيست آنان دسته جمعى بسوى جهنّم محشور مى شوند. نصب ميـزان و باز كـردن دفتر اعـمال ويژه اهل اسـلام است.
الروضة من الكافى، ص ۷۵.
{۹} انس بـا قـرآن
كانَ يَقُول: لَوْماتَ مَنْ بَيْنِ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ اَنْ يَكُونَ الْقُرآنُ مَعى.
اگر همه آنها كه بين مشرق و مغرب هستند، بميرند، تا وقتى قرآن با من باشد، احساس تنهائى نمى كنم.
الانوار البهيّه، الشيخ عباس القمى ص ۹۴،
اصول كافى، ج ۲، ص ۶۰۲.
{۱۰} پـاس حرمـت مــادر
قَيلَ «للسَّجاد» (عليه السّلام) اِنَّـكَ اَبَـرُّ الناسِ وَلاتَاكُلُ مَعَ اُمِّـكَ فى قَصْـعَةٍ وَهِىَ تُـريدُ ذالِكَ. قالَ: اَكْرَهُ اَنْ تَسْبِقَ يَدِىَ اِلى ما سَبَقَتْ اِلَيْهِ عَيْنُها فَـاَكُونَ عاقَّـا لَهـا.
به امام سجـاد (عليه السّلام) گفتند: شما كه نيكوكارترين مردمى، چرا همراه با مادرت از يك كاسه غذا نمى خورى و حال آنكه مادرت بدين كار مايل است. فرمود: مى ترسم دستم بسوى لقمه اى پيشى گيردكه قبلاً اوبدان چشم دوخته است و بدين گونه حق او را رعايت نكنم.
الانوار البهية، ص ۱۰۰.
{۱۱} ظلم بـر بیكسـان
يـابُنّـى ايّاكَ وَظُلْمَ مَنْ لايَجِدُ عليكَ ناصِرا اِلاّ اللّه .
فرزنـدم! بپرهـيز از سـتم بر كسى كه ياورى جز خدا ندارد.
اصول الكافى، ج ۲، ص ۳۳۱.
{۱۲} از دست دادن دوسـتان
وَ عَنْ زَينِ العابِدين (عليه السّلام) كانَ يَقُول: فَـقْـدْ الاْحِبَّـةِ غُـرْبَـةٌ.
از دست دادن دوســتان نـوعى «غريبى» اسـت.
كشف الغمه، ج ۲، ص ۷۵.
{۱۳} آفـرين به سـائل
وَكانَ اِذا اَتاهُ السائِلُ يَقُول: مَرْحَبا بِمَنْ يَحْمِلُ لى زادى اِلىَ الآخِرَة.
وقتى نيازمندى به نزد او مى آمد چنين مى فرمود: آفريـن و خوشـآمد! بـه كسى كـه توشه ى مرا بسوى آخرت حمل مى كند.
كشف الغمه، ج ۲، ص ۷۶.
{۱۴} صـدقه مخـفيانه
قالَ اَبُوحَمزَة الثُّمالى: كانَ زينُ العابِدين يَحْمِلُ جِرابَ الخُبزِ عَلى ظَهْرِه باللَّيْلِ فَيَتَصَّدَقُ بِهِ وَيَقُول: اِنَّ صَدَقَةَ السِّرِ تُطْفِى ءُ غَضَبَ الرَبِّ.
ابوحمزه ثمالى نقل كرده كه امام زين العابدين (عليه السّلام) كيسه نان بدوش مى گرفت و شبانه صدقه مى داد و مى فرمود: براستى صدقه پنهانى خشم خدا را فرومى نشاند.
كشف الغمه، ج ۲، ص ۷۷.
{۱۵} اوج ايمــان
الرِّضا بِمَكْرُوهِ الْقَضاءِ اَرْفَعُ دَرَجـاتِ الْيَقينِ.
خوشنودى به قضاى ناخوشايند الهى عالى ترين پايه هاى ايمان و يقين است.
تحف العقول، ص ۳۱۸.
{۱۶} موسى و فرعون در اسلام
وَالذّىَ بَعَثَ مُحمَّدا بِالْحَقِّ بَشيرا ونَذيرا اِنّ الاَْبـْرارَ مِنّـا اهـلَ الْبَيْتِ وَشْيعَتِهِمْ بِمَنْزَلَةِ مُوسى وشيعَتِهِ وَاِنّ عـَدُوَّنـا وَاَشْيـاعَهِمْ بَمْنِزِلَةِ فِرْعَوْنَ وَاَشْياعِهِ.
سوگند به كسى كه محمّد (صلي الله عليه و آله و سلّم) را به عنوان مژده بخش و بيم رسان برانگيخت، نيكان ما اهل بيت و پيروان ما همانند موسى و شيعيان اويند و دشمنان ما و پيروان ايشان همانند فرعون و پيروان آنان محسوب مى شوند.
مجمع البيان، ج ۷، ص ۲۳۹.
{۱۷} بی نیازى
مَنْ قَنَعَ بِما قَسَّمَ اللّه ُ لَهُ فَهُوَ مِنْ اَغْنَى النـاسِ.
هر كس به تقسيم الهى قانع باشد از بى نيـازترين مـردم اسـت.
كشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۲.
{۱۸} عظـمت انسـانها
قَيلَ «للسَّجادُ» (عليه السّلام): مَنْ اَعْظَمُ النّاسِ خَطَرا، قالَ: مَنْ لَمْ يَرَىَ الدّنيا خَطَرا لِنَفْسِهِ.
به امـام سـجاد (عليه السّلام) گفتند مهمـترين مـردم كيست؟ فرمود: آنكه دنيا را مايه ارزش خود نداند.
كشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۷.
{۱۹} پرهـيز از گـناه
عَجِبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِنَ الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ وَلايَحْتَمى مِنَ الذَّنْبِ لَمِعَرَّتَهِ.
در شگفتم از كسى كه از غذا مى پرهيزد تـا گـرفـتـار زيـان آن نشـود ؛ ولى از گـناه پـرهـيز نمى كـند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد.
كشف الغمه، ج ۲، ص ۱۰۷.
{۲۰} نـگاه دوسـتانه
نَظَرُ الْمُؤمِنِ فى وَجْهِ اخيهِ الْمُؤمِنِ لِلْمـَوَدَّةِ وَالمَحـَبَّةِ لَهُ عِبـادَةٌ.
نگاه مؤمن از روى دوستى و مهربانى به سيماى برادر مؤمِنش عبادت است.
تحف العقول، ص ۳۳۲.
{۲۱} عـمل و انـگيزه
لاعَـمَـلَ اِلاّ بـالنـيَّـةِ.
عمـل بـدون نيّت ارزش نـدارد.
رساله نيّت: آقا جمال خوانسارى، مصباح الشريعه، محدث ارموى، ص ۵۸۶،
اصول كافى، ج ۳، ص ۱۳۲.
{۲۲} تبريـك سـلامتى
ما اخْتَلَجَ عِرْقٌ وَلاصُدِعَ مُؤمِنٌ اِلاّ بِذَنْبِهِ وَ مـا يَعـْفـُو اللّه ُ عَنـْهُ اَكْـثَرُ . وَكانَ اِذا رَأَى الْمَريضَ قَدْبَرَئَ قالَ: لَيُهَنِّئُكَ الطُّهْرُ مِنَ الذُّنُوبِ فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ.
رگى نمى جهد، و سر مؤمنى درد نگيرد مگر به دليل گناهش و آنچـه خـداوند عـفو مى كند بيش از آن است. وقتى امام سجاد عليه السلام مى ديد كه بيمارى بهبود يافته است. مى فـرمــود: گوارا باد بر تو پاكى از گناهان، هم اكنون كار را از سرگير.
امالى مفيد، ص ۴۷.
{۲۳} هــديه لبـاس
مَنْ كَسى مُؤَمِنا كَساهُ اللّه ُ مِنَ الثِيابِ الْخُضْرِ
وَقالَ فى حَديثٍ آخَرَ: وَلايَزالُ فى ضِمانِ اللّه ِ مادامَ عَلَيْه سِلْكٌ.
هركس مؤمنى را جامه پوشاند، خداوند از جامه هاى سبز «بهشتى» بر او بپوشاند. و در ضمان خدا هست تا وقتى كه ريشه او باقى است.
و در حديث ديگر فرمود: تا وقتى نخى از آن جامه باقى باشد در ضمان خدا باشد.
اصول كافى مترجم، ج ۳، ص ۲۹۳.
{۲۴} بهـترين مـردم
عَن اَبى حَمزَةِ الثُّمالى قالَ: قالَ عَلِيُّ بنُ الْحُسَينِ (صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيْهِما). مَنْ عَمِلَ بِما افْتَرَضَ اللّه ُ عَلَيْهِ فَهُـوَ مِـنْ خَيْـرِ النـاسِ.
هر كس كه به واجبات الهى رفتار كند از بهـتريـن مـردم اسـت.
اصول كافى مترجم، ج ۳، ص ۱۲۸.
{۲۵} صـبر و ايمـان
اَلصَّبْرُ مِنَ الاْيمانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لا ايمـانَ لِمـَنْ لا صَبْرَ لَهُ .
«شكيبائى» نسبت به «ايمان» چـون سـر نسبت به پـيكر اسـت. و كسى كه «صبر» ندارد «ايمان» ندارد.
اصول كافى مترجم، ج ۳، ص ۱۲۸.
{۲۶} پشـتكار
وَ كانَ عَليُّ بُن الْحُسَينِ (صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِما) يَقُولُ: اِنّى لاَُحِبُّ اَنْ اُداوِمَ عَلَى الْعَمَلَ وَاِنْ قَلَّ.
من دوست دارم، كار «نيك» را ادامه دهم اگر چـه كم بـاشــد.
اصول كافى مترجم، ج ۳، ص ۱۳۰.
{۲۷} اطـعام مـؤمن
مَنْ اَطْعَمَ مُؤمِنـا مِنْ جـُوعٍ اَطْعَمَهُ اللّه ُ مِنْ ثِمارِ الجنـَّةِ وَمـَنْ سَقى مُؤمِنـا مِنْ ظـَمَاً? سَقاهُ اللّه ُ مِنَ الرَّحيقِ الْمَخَتُومِ. وَ مْـنَ كسـاه مِـن عُـرىً كساه اللّه ُ مِنْ اسْتَبْرقٍ وَ حريرٍ.
هر كس مؤمنى را از گرسنگى سير كند، خدايش از ميوه هاى بهشت به او بخوراند، و هر كه مؤمن تشنه اى را آب دهد، خداوند از نوشابه ى سر به مهربهشتى به اوبنوشاند و هركه مؤمنى را بپوشاند در صورتيكه برهنه باشد مى پوشاند او را از الباس استبرق و حرير.
اصول كافى مترجم، ج ۳، ص ۲۸۸.
بلاغة الامام على بن الحسين، باب سوم، ح ۱۸، باب سوم، ح ۱۸۶.
{۲۸} حـلم و بردبـارى
عَنْ ابى حمزه عَن عَلّىِ بنِ الْحُسَينِ (عليهم السّلام) قال: وَدَدْتُ وَاللّه ِ اَنّى افْتَدَيْتُ خَصْلَتينِ فى الشّيَعةِ لَنا بِبْعضِ لَحْمِ ساعِدى، النَزْقَ وَقِلَّةَ الْكِتْمانِ.
ابو حمزه ثمالى مى گويد، امام سجاد (عليه السّلام) فرمود: به خدا سوگند، دوست داشتم قدرى از گوشت بازويم را فديه مى دادم تا دو خصلت «تندخوئى» و «نا راز دارى» از ميان شيعه برداشته شود.
اصول كافى، ج ۳، ص ۳۱۴.
{۲۹} اخــلاق مـؤمن
عَنْ أبى حَمزَةَ عَنْ عَلِىِّ بنِ الحُسَين (عليهماالسّلام) قال: مِنْ اَخْـلاقِ الْمُؤمِـنِ، الاْنِفاقُ عَلى قَدْرِ الاْقِتـارِ وَالتَوَسُّعُ عَلى قَدِرْ التَوَّسُعَ وَ اِنـْصــافُ النـاسِ وَابْتِداؤُهُ بالسّلام عَلَيْهِمْ.
ابو حمزه ثمالى مى گويد، امام سجاد (عليه السّلام) فرمود: از جمله اخلاق مؤمن آن است كه به قدر تنگدستى و توسعه خرج مى كند و «بر اهل و عيال» توسعه مى دهد با مردم به انصاف رفتار مى كند و در سلام كردن پيشى مى گيرد.
اصول كافى، ج ۳، ص ۳۳۸.
{۳۰} تعصّب ورزى چيست؟
عَنِ الزُهْرى قالَ سُئِلَ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ (عليهماالسّلام) عَنِ الْعَصَبِيَّةِ فَقالَ: اَلْعَصَبِيَّةُ التّى يَأَثِمُ عَلَيْها صاحِبُها اَنْ يَرَى الرَّجُلُ شِرارَ قَوْمِهِ خَيْرا مِنْ خِيارِ قَوْمٍ آخَرينَ وَلَيْسَ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ اِنْ يُحِبَّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ وَلكِنْ مِنَ الْعَصَبيَةِ اَنْ يُعينَ قَوْمَهُ عَلَى الظُّلْمِ.
از امام زين العابدين درباره تعصّب ورزى پرسيدند، فرمود: تعصّبى كه دارنده آن گناهكار مى شود آن است كه شخص، بَدانِ قوم خود را بهتر از نيكان قومِ ديگر ببيند. دوست داشتن خويشان تعّصب نيست ولى كمك كردنِ قوم خود درستم كردن، تعّصب ورزى است.
اصول كافى، ج ۳، ص ۴۲۱.
{۳۱} تـكــبّر
عَنْ اَبى حَمزَةِ الثُّمالى قالَ: قالَ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ (عليهم السّلام): عَجَـبا لِلْمُتَكَـبِّرِ الْفَخـُورِ، الذّى كانَ بالاَْمْسِ نُطْفَةً ثُمّ هُوَغَدَا جيفَةٌ.
ابوحمزه ثمالى گويد، امام چهارم (عليه السّلام) فرمود: شـگـفتا از متـكبّر بـر خـويش بالنـده ، آنكه ديروز نطفه «بدبو و بى ارزش» بوده و فـردا مردارى « گنـديده » خواهـد بود.
اصول كافى، ج ۴، ص ۲۰.
{۳۲} گنجيـنه‏ هاى قـرآن
عَنِ الزُّهَرى قالَ: سَمِعْتُ عَلِىَّ بنَ الْحُسَينِ (عليهم السّلام) يَقُول: آياتُ الْقُرآنِ خَزائِنٌ فَكُلَّما فُتِحَتْ خَزانَةٌ ينبغى لَكَ اَنْ تَنْظُرَ مافيها.
زُهْرى گفته است از امام زين العابدين (عليه السّلام) شنيدم كه مى فرمود: آيـات قـرآن ، گـنجيـنه هائى اسـت و هرگاه (درب) گنجيـنه اى گـشوده شد شايسته است ببينى چه چيزى در آن است.
اصول كافى، ج ۴، ص ۴۱۲.
{۳۳} دروغ كوچـك
عَنْ أبى جَعفَر عليه السلام قالَ كانَ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ (صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيْهِما) يَقُولُ لِوُلْدِهِ: اِتَّقُوا الْكِذْبَ؛ اَلصّغيرَ مِنْهُ والْكَبيرَ فىكُلِّ جِدٍّ وَهَزْلٍ فَاِنَّ الرَّجُلَ اِذا كَذَبَ فىالصّغير، اِجَتَرئَ عَلَى الْكَبيرِ.
امام باقر (عليه السّلام) فرمـود كه حضـرت سـجاد (عليه السّلام) بـه فرزنـدانش چنـين مى گفـت: از دروغ بپرهيزيد، چه دروغ كوچك و چه دروغ بزرگ خواه در امورى جدّى و خواه به شوخى، زيرا وقتى انسان در كارهاى كوچك دروغ بگويد. بر گفتن دروغ هاى بزرگ، گستاخ مى شود.
اصول كافى، ج ۳، ص ۳۵.
{۳۴} نشـان منـافـق
عَنْ اَبى حَمزَةَ عَنْ عَلِىِّ بنِ الْحُسَينِ (صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِما). اِنَّ الْمُنافِقَ يَنهى وَلايَنتَهى وَيَأْمُرْ بِما لايَأتى وَاِذا قامَ اِلى الصَّلاةِ اعْتَرَضَ. قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّه ِ وَما الاِْعْتِراضُ؟ قالَ: اَلاِْلْتِفاتُ وَاِذا رَكَعَ رَبَضَ، يُمْسى وَهَمُّهُ الْعَشاءُ وَهُوَ مُفْطِرٌ وَيُصْبِحُ وَهَمُّهُ النَّومُ وَلَمْ يَسْهَرْ. اِنْ حَدَّثَكَ كَذَبكَ وَاِنْ ائتَمَنْتَهُ خانَكَ وَاِنْ غِبْتَ اغْتابَكَ وَاِنْ وَعَدَكَ اَخْلَفَكَ.
ابوحمزه ثمالى از امام سجاد (عليه السّلام) نقل كرده كه فرمود: همانا منافق نهى مى كند و خود باز نمى ايستد، امر مى كند و خود انجام نمى دهد و چون به نماز بايستد «اعتراض» مى كند. گفتم اى فرزند رسول خدا «اعتراض» چيست؟ فرمود: روگرانيدن به راست و چپ و چون ركوع كند مثل گوسفند به زمين مى خوابد «بعد از ركوع قيام نمى كند» روز را به شب مى برد و اندوهى جز شام خوردن ندارد؛ با اينكه روزه نداشته است و در هر بامداد فكرى جز خوابيدن ندارد و حال آنكه كم خوابى نكشيده است. اگر باتو سخن گويد، به تو دروغ مى گويد. و اگر او را امين شمارى، به تو خيانت مى كند. و اگر از او پنهان شوى، تو را غيبت مى كند و اگر به تو وعده دهد، وفا نمى كند.
اصول كافى، ج ۴، ص ۱۱۲.
{۳۵} نيـكى و سـتم
عَنْ اَبى حَمزَة عَنْ اَبىجَعْفَرَ وَعَلِىِّ بنِ الْحُسَينِ (صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِم) قالا: اِنَّ اَسْرَعَ الْخَيرِ ثَوابا اَلْبِرُّ واَسْرَعَ الشَرِّ عُقُوبَةً اَلْبَغْىُ وكَفى بِالْمَرْءِ عَيبا اَنْ يَنْظُرَ فى عُيُوبِ غَيْرِهِ ماَيعْمى عَلَيْهِ مِنْ عَيْبِ نَفْسِهِ اَوْ يُؤذى جَليسَهُ بِما لايَعنيهِ. اَوْ يَنهَى النّاسَ عَمّا لايَسْتَطيعُ تَرْكَهُ.
ابوحـمزه ثمالى از امام باقر و امام سـجاد (عليهم السّلام) نقـل كرده كـه فرمـودند: براستى پاداش نيكوكارى «به خويشان و عموم مردم» سريع تر از هر كار خيرى داده مى شود و كيفر ستمكارى «بر مردم يا حاكم اسلامى» زودتر از هر كارى به انسان مى رسد. و براى مرد همين عيب بس كه عيبى كه در ديگران مى بيند در خويش نبيند يا بى جهت همنشين خود را آزار دهد. يا از كارى كه خود توان تركش ندارد، ديگران را نهى كند.
اصول كافى، ج ۳، ص ۲۰۰.
{۳۶} دعــا و بـلا
عَنِ الرِّضا عليه السلام قالَ: قالَ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ (عليهم السّلام): اِنَّ الدُّعاءَ وَالْبَلاءَ لَيَتَرافَقانِ اِلَى يَوْمِ الْقيامَةِ، اِنّ الدُّعاءَ لَيَرُدُّ الْبَلاءَ وَقَدْ اُبْرِمَ اِبْراما.
امام رضا عليه السلام فرمود: امام سجاد عليه السلام فرموده است: براستى دعا و بلا تا روز قيامت با هم رفاقت و همراهى كنند و همانا دعا بلائى را كه قطعى و مستحكم شده، باز مى گرداند.
اصول كافى، ج ۳، ص ۲۱۵.
{۳۷} داورى اهـل بيت (عليهم ‏السلام)
عَنْ حَعيدالهَمدانى قالَ سَأَلْتُ عَلِىَّ بنَ الحُسَينِ (عليه السّلام): بِأىِّ حُكْمٍ تَحْكُمُون؟ قالَ: نَحـْكُمُ بِحـُكْم آلِ داودَ، فَاِنْ عَيِينا شيئا تَلَقّانا به رُوحُ الْقُدُس.
حعيد همدانى گفته از امام زين العابدين (عليه السّلام) پرسيدم: به چه روشى شما بين مردم قضاوت و حكومت خواهيد كرد؟ فرمود: بر روش داورى و حكم خاندان داود عليه السلام و اگر از چيزى ناتوان شديم، روح القدس بما الهام مى كند.
بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۵۶.
{۳۸} انحـراف از امـامت
عَن الثُّمالى عَنْ عَلِىِّ بنِ الحُسَينِ (عليهم السّلام) قالَ: ثَلاثَةٌ لايُكَلِّمُهُمُ اللّه ُ يَوْمَ الْقيامَةِ وَلايَنْظُرُ اِلَيْهِمْ وَلايُزَكيّهِمْ وَلَهُمْ عَذابٌ مـَنَ حَجـَدَ اِماما مـِنَ اللّه ِ اَوْ ادَّعى امِاما مِنْ غـَيرِ اللّه ِ اَوْ زَعَمَ لِفُلانَ وَفُلانٍ فِى اْلإسْلامِ نَصيبا.
ابو حمزه ثمالى از امام چهارم (عليه السّلام) نقل كرده كه فرمود: سه گروه اند كه خداوند در روز قيامت با آنان سخن نگويد و به آنان نظر نكند و ايشان را پاك نسازد و براى آنان عذابى دردناك است:
۱ ـ كسى كه امامِ از سوى خدا را انكار كند.
۲ ـ كسى كه امامى از سوى غيرِخدا را بپذيرد. و ادّعا كند.
۳ ـ كسى كه خيال كند، فلانى و فلانى از اسلام بهره اى دارند.
بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۱۱۱.
{۳۹} مـؤمن در دولت باطل
ما مِنْ مُؤمِنٍ تُصيـبُهُ رُفـاهيَةٌ فى دَوْلَةِ الْباطِلِ اِلاّ ابْتُلِىَ قَبْلَ مَوْتِهِ بَبِدَنِهِ اَوْ مالِهِ حَتَى يَتَوَفَّرَ حَظُّهُ فى دَوْلَةِ الْحَقّ.
هر مؤمنى كه در حـكومت باطل به رفـاه برسد، قبل از مرگ گرفتارى جانى يا مالى پيدا مى كند تـا سـهم او در دولت حـق كاهش نيـابد و كامـل از آن بهـره مـند گـردد.
بحارالانوار، ج ۶، ص ۵۷.
{۴۰} بــاغ قـبر
اِنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الجَنَّةِ اَوْ حُفَـرةٌ مِنْ حُفَـرِ النّـيران.
هـمانا قـبر بـاغى از باغـهاى بهشـت يا گودالى از گودالهاى آتش جهنم است.
بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۱۴.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  
 



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -